سفارش تبلیغ
صبا ویژن

لعنت به هرچی...

دوشنبه 85 اسفند 28 ساعت 11:23 عصر

شنیدی میگن تعارف اومد نیومد داره؟!

دختر دایی بزرگوارمون طلب سرویس گرفتن از کامی جون ما رو کردن ماهم گفتیم بفرمایین

وقتی دیدم کارش زیاده گفتم هروقت دیدی خیلی لازمته بگو بدم یه هفته ببری

بنده ای خدا نه گذاشت نه برداشت گفت الهی قربونت برم میدی ببرم فردا برات بیارم

منم گفتم هان؟؟؟؟!!!Smiley

الان؟؟؟

گفت آره

گفتم اووووووووممممم چیزه اممممم

گفت میدی میدی؟

گفتم خیل خوب ببرفردا میام میگرم

 فرداش زنگ زدم گفت شب، شب زنگ زد گفت کار دارم باهاش

 گفتم خوب صبح میام

 گفت عصر بیا

عصر امروز زنگ زدم گفت شب میارم برات

گفتم اگه بگم باشه باز شبش میشه فردا فرداش میشه یه هفته دیگه

گفتم شرمنده من امروز هم باهاش کارداشتم برای تایپ درسم که بیخیال شدم

گفت اووووووومم ایشششششششش خوب باشه!!!... یه تشکر زورکی ام کرد

گفتم چه بساطیه ها حالا بیا خوبی کن...

چن وقت پیش دانشگاه زده بودن رو دیوار کسانی که قدرت نه گفتن ندارند در این کلاس ها شرکت کنند چه غلطی کردم نرفتما!Smiley

بعد یه تعارف زدیم با آژانس بفرس بیاد پولشو حساب نکن گفت باشه!!!Smiley

آقا دوتومن واسه محبتمون پیاده شدیم!

این دوروزمونه خوبی کردن گناه کبیره است!Smiley

آوردم وصل کردم یه لحظه روشن شد بعد ترکید وخاموش شد!!!

گفتم لعنت به من که انقدر نامردانه مهربونم!

بردمش پیش این تعمیرکار دم خونه گفت شاید مادربرد سوزونده دیگه یذره وررفت گفت نه حالش خوبه  هیچیش نشده بود یذره بدقلقی کرده...دیگه آوردمو وصل کردم

گفتم اینو به شما که مثل من انقدر نامردانه به ملت همیشه در صحنه لطف نکنین


نوشته شده توسط : م

نظرات دیگران [ نظر]