سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی تاب

سه شنبه 86 فروردین 28 ساعت 9:8 عصر

نمیدونم چمه!شایدم میدونم وحتمن شاید!

این روزها فشار همه چیزهایی که آزارم میداده بیشتر شده وتوان من هیچ به خود زحمت نداده بیشتر شود!

این روزها حال خودم را هم نمیدونم چه رسد به حال دردهایمان

چه باز می پرسی؟

سایه ای الطاف خوم هم بر سرم سنگینی می کند چه رسد به سایه ای الطاف مهربانان!

شاید باورت نشود ویادر مخیله ات نگنجد که من حتی زحمت شنیدن درد دلم را هم به خودم نمیدهم چه رسد به بازگوئی آن برای تو!

نمیدانم انگار فورانی از دردهای گداخته شده در درونم خواهان بیرون امدن از این قالب آتشفشانی را دارد ومن بی خبرم!

میخواهی بدانی من چه زمان باور میکنم که دردمندم؟

همان زمان که پشت میله های جسم خاکیم روح آسمانی ام اینگونه شاعرانه برای حضرتش سرود فراق میخواند وتمنای وصال دارد!

باید گفت حیف!حیف که اینچنین دربندم وگرنه من همان شاعر سروده های همیشگی اوهام تو بودم!

اما شاید در مقدرات ما اینچنین تقریر کرده اند که مرا در حادثه ها شاعر ببینند

دردا که بیتابم!

بیتاب وجود صحرا گرد خویش!


نوشته شده توسط : م

نظرات دیگران [ نظر]