دست مافیا را باز میدانم | |
هفته گذشته خبرنگار رجا موفق شد با فاطمه رجبی نویسنده و منتقد سیاسی که اخیرا موضعگیریهای سیاسی وی ، در فضای رسانه ای کشور با انتقادهای شدید مواجه شد ، مصاحبه ای داشته باشد. آنچه می خوانید متن کامل مصاحبه است که رجا آن را بنا بر وعده قبلی منتشر می نماید.
بهعنوان اولین سؤال بهتر باشد از شما بپرسیم آیا از هجمة شدیدی که نسبت به شما در زمان حضورتان در سفر حج انجام شده، اطلاع دارید؟ بله من یک سفر کوچک و خیلی کوتاه به مکه و مدینه داشتم و در روز اول تشرف شنیدم که آقای شریعتمداری مدیر مسئول کیهان سرمقاله علیه بنده نوشتهاند و بعد از آن هم در صحن مسجدالنبی توسط یکی از دانشجویان از شاهکار صدا و سیما و 20:30 آگاه شدم. البته بعداً متوجه شدم تخریب بنده به صورت سریال درآمده است. پیش از رفتن هم تخریب گسترده را توسط روزنامههای دوم خردادی دیدهبودم. روزنامة شرق و دیگر روزنامههای دوم خردادی و همچنین بعضی نمایندگان مجلس و خبرگزاریها هم وارد این صحنه شده بودند؟! بله من چون روز آخر پیش از رفتنم بود نتوانستم بخوانم و فقط خبر به من رسید و همچنین شنیدم سخنگادامه مطلب... نوشته شده توسط : م
دوشنبه 85 اسفند 28 ساعت 8:53 عصر
امشب دگر زبند غم آزاد میشوم امشب بنام ویاد تو امداد میشوم تا اینکه حاجت از تو بگیرم بدین جهت امشب دخیل پنجره فولاد میشوم
امروز داشتم به خودمو...... نوشته شده توسط : م
دوشنبه 85 اسفند 28 ساعت 8:53 عصر
سلام علیکم فقط اومدم یه چندتا چیز رو بگم: ۱-خاک بر سر اونی که انقدر سر سفره ای اوس کریم بی ادبی کنه که بندازنش بیرون .... ۲-توی این چند وقته امروز اولین باره که میام میبینم این وبلاگ به اصطلاح مخفی من، نصفه شب بازدید نداشته! سوال برانگیزناک شده برام، کی توی این مدت شب ها میومد اینجا؟خودش دسشو ببره بالا ! یالا! ۳-یه چیز هم واسه شماها سوال برانگیزناک شده که بنا به روایتی درست نیست مومن خودش رو در ظن بد دیگران قرار بده .البته مومن، منظورم همساده بغلیه! واینکه چرا کامنتای درگوشی پست قبلی اینقدر زیاده!! عرضم به خدمت انورتون که یه بنده خدایی یه کم فحششون اومده بود به بنده ،خداخیرشون بده همه رو یواشکی گفتند تا ابروی مارو حفظ کنن...همین! ۴-سوال دیگر در ذهن مبارک هست بگین ما در خدمتیم! تا بعد... نوشته شده توسط : م وقتی مادربزرگها میروند نهضت!!!
دوشنبه 85 اسفند 28 ساعت 5:46 عصر
من از نهضت سواد آموزی شکایت دارم آقاجان!این چه وضعیه واسه ما درست کرده دیروز عمه ای محترمه زنگ زدن منزل ما و عارض شدند که خانوم والده ای ابوی فشارشون روی ۱۷ رفته وحالشون خیلی خرابه مستاصل زنگ زدیمو ابویمونو خبردار کردیم پس از بررسیهای فراوان معلوم شد که بلههههههههههههههههههههههههههه موضوع از چه قرارست!!! وقتی کلاس اول بودم یادمه دیکتم خیلی خوب بود همیشه ۲۰ میشدم ولی یکبار دیکتمون خیلی سخت بود و۱۶ گرفتم از اوون به بعد همش استرس داشتم واسه امتحان دیکته اصن تموم اعتماد به نفسمو از دست داده بودم ما همون بچه های دیرزویم حتی اگر روزی سنمون به ۷۰ برسه!!! مدتی قبل که مامان بزرگ من ، بعد از هفتادسال سن تصمیم گرفته بود بره وسواد یاد بگیره ودیگه بجای خونه ای رضا خونه ای سعید رونگیره وبجای سفره سفله نگه دیروز فشارش بخاطر امتحان دیکته ای خانوم معلمشون رفته بود بالا وبلههههه دیگه همون سرکلاس حالشون بد میشه اخه یکی نیست بگه خانوم معلم شما باید حواست به سن مامان بزرگ ماهم باشه وقتی امتحان دیکته میخای بگیری!!!! تموم نوه ها جمع شده بودیمو وبه دفتر دیکته ای مامان بزرگ نگاه میکردیمو وهرکی یه گوشه ای اتاق غش میکرد!!! آب- بابا- نان. سارا انار دارد... . انصافن خط مامان بزرگم خیلی قشنگ بود!!!
نکات پندآموز!!!مادربزرگاتونو یا نفرسین نهضت یا میفرسین حواستون به روز امتحان دیکتش هم باشه!!!الزامن بهتراست یکی از شما نوه ها محض دلداری پشت در نهضت به مادربزرگ قوت قلب بده!!!
نکات غیراخلاقی!!! تقلب هم تا میتونین برسونین!!! پی نوشت:جای دوری نمیری سر عیدی سال نو جبران میکنه به تو دوبرابر میده
نوشته شده توسط : م
دوشنبه 85 اسفند 28 ساعت 5:45 عصر
کَلا اِنَ الانسانَ ِلیَطغی
دوباره شروع کرد!!!! هزار گند وافتضاح بس نبود حالا به فک هزارویکمی افتادن! دوباره یه مهره ایه جدید اینبار به اسم قالیباف بازی شروع میشه!!! شهرداری سکوی پرتاب!!! اقای مرعشی تا کی میخای حرص میز بزنی؟تاکی میخای حرص زمین خوردنت وگند همون روز وانتقام از احمدی نژاد رو بزنی؟ باورکن که تمام این حرص ها برای ملت چیزی جز قدرت رو تداعی نمیکند! آقای مرعشی شما قلیانت را چاق کن چه کار داری به افکار رادیکالی؟ تو را چه به متوقف کردن احمدی نژاد تو اگر عرضه ای داشتی میز ریاست را برای اربابت نگه میذاشتی نه اینکه ملت با اوون فضاحت به ریش تو و خاندانت بخندند!
نوشته شده توسط : م |