سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همه درا بسته به روم!

دوشنبه 85 اسفند 28 ساعت 11:14 عصر

هییییییییی.....

وقتی یکی مثل من میاد بهت میگه گاهی وقتا همه ای درا به روت قفل میشه ممکنه یکی مثل تو باور نکنه وهی بخواد سند ومدرک بیاره که نه،هیچ کاری نشد نداره!

اما توی این چن وقته بارها برام این پدیده ای شگفت انگیز اتفاق افتاد!

وقتی به عمق قضیه فرو میرم دوتا دلیل بیشتر براش پیدا نمیکنم:

۱-انقدر بی ادبی کردی در درگاه ربت که دیگه نگاهتم نمیکنه ومیگه به من هیچ ربطی نداره مشکلاتتو خودت حل کن!وتو هم همه ای کارات به هم گره میخوره!

۲- یا اینکه انقدر دوست داره که میخاد هی صداش کنی وهمه چیزتو از اوون بخای!

اگه یه نگاه سطحی هم به جملات من بندازی خیلی روشنه که این دو همدیگرو بصورت اتم و اکمل نقض میکنن!

ولی ممکنه در تفکر  عرفا  این دو همدیگرو  کامل کنن!

             

به اینصورت که خداوند هیچ بنده ای رو از درگاه خودش نمی راند و هرچند بی محلی نسبت به بنده ای خاطی خود کند اما او رو دوست دارد ونمیتونه از خودش بکنه وجداکنه وبا تموم بدیهای بنده بازهم منتظر میمونه تا بارها بندش صدایش کند واو با تمام وجود جوابش را بدهد!

بازهم همان فطرت پاک وخداجوی!


نوشته شده توسط : م

نظرات دیگران [ نظر]


چه زود از پشت ابر بیرون اومدی!

دوشنبه 85 اسفند 28 ساعت 11:13 عصر

از ساده لوحانی چون تو که هنوز فرق یک جنگ روانی با یک حمله ای نظامی را نمیتوانی تمیز دهی هیچگونه ضریب شکستی را هم نمیتوان  نادیده گرفت!!

سایتی که از شخص شما تغذیه فکری وسیاسی ومالی میشد مهر وموم شد بحمدالله

رهبر فرزانه ای انقلاب هم که دیروز در جمع مردم آذربایجان بسیار حکیمانه جوابت را دادند!

 خداوکیلی اگه یه ذره دوگوله کار میکرد ضریب شکستت انقدر چشمگیر نمیشد!

میگم راسی اون موقع که دُردونت منافق از آب در اومد ودسش رفت توی جیب آمریکایی ها خیلی سخت بود که باور کنیم که نطفه ای او از تو از غیرت تو از مردانگی تو از صلابت تو از فرمانده بزرگی که سالها در جنگ از اسمش دشمن ترسیده بسته شده!!!

ولی  به حول وقوه ای الهی ماهی چون تو زیاد در پس ابر درنگ نکرد!!!

سخنان حکیمانه ای امام خامنه ای مدظله العالی:

اما مهمترین بخش بیانات رهبر حکیم انقلاب به انتقاد شدید ایشان از برخی عناصر مرعوب داخلی برمی گشت. ایشان با بیان این که هر چه دشمن در یک ملتى احساس ضعف کند، جرى‏تر مى‏شود، فرمودند: اشتباه مى‏کنند آن کسانى که حرفهایى مى‏زنند که دشمن را جرى مى‏کند. گاهى مى‏گویند در کشور بحران هست، گاهى یک نقاط ضعفى را که وجود دارد، اما اینقدر اهمیت ندارد، ده برابر در اظهارات خودشان درشت مى‏کنند؛ در مطبوعات خودشان منعکس مى‏کنند. اینها اشتباه مى‏کنند.


 

حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با تاکید بر این که  اگر یک ملتى، یک جمعیتى، یک شخصیت سیاسى‏اى بر خلاف نظر آنها و خواست آنها حرف بزند، او را به انواع اتهامات متهم مى‏کنند، فرمودند:  در مقابل این دشمن، اظهار ضعف نباید کرد. اگر ضعفى هم بود، نباید در مقابل او بیان کرد، چه برسد به اینکه ضعفى نیست؛ بحران در کشور نیست. چرا دروغ مى‏گویند؟ چرا طبق میل دشمن رفتار مى‏کنند؟ بحمداللَّه کشور با یک ملت قوى، منسجم، باهوش، بیدار، و با مسؤولان دلسوز، فعال و کارآمد، مشکلاتشان را یکى پس از دیگرى حل مى‏کنند و حرکت مى‏کنند. زندگى ملتها همین‏جور است. چه بحرانى؟ چه وضعیت فوق‏العاده‏اى در کشور هست؟

 

ایشان با بیان این که برخی نیش قلمهای زهرآلود اصرار دارند ثابت کنند در کشور وضعیت فوق‏العاده است، به بررسی انگیزه های برخی برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم پرداختند: به خاطر انگیزه‏هاى گوناگون: یکى با دولت بد است، یکى با اصل مفاهیم انقلاب بد است، یکى با اصل انقلاب بد است، یکى دنبال قدرت‏طلبى است، یکى بر اثر کج‏فهمى است. نه، واقعیت قضیه این‏جورى نیست که اینها تصویر مى‏کنند؛ واقعیت قضیه این است که ما بحمداللَّه یک ملت منسجم داریم؛ هم منسجم است ملت ما، هم باهوش و بیدار است. ببینید، تا احساس تهدید مى‏کند، این بیست‏ودوى بهمنِ باعظمت را به راه مى‏اندازد. هر چه دشمن بر روى یک نقطه‏اى متمرکز بشود، بیشتر اصرار کند، ملت ما روى آن نقطه حساس‏تر مى‏شود.

ادامه در بخش ادامه ای مطلب ذکر شده...منبع هم رجانیوز فارس نیوز وخامنه ای دات آی آر است.

پی نوشت۱:راسی یه سوروساتی باید به پا کنیم اینجا...

 ای بابا خیلی خوابیا!!تازه میگی برای چی؟

عجبا!!! مگه نشنیدی بازتاب رو قفل وزنجیر کردن؟! Smiley

پی نوشت ۲: توجه توجه!!!(خودشان دانند!)بنده دیگه خودمو وارد هیچ قضیه ای نمیکنم تا حالاشم دلیل خاص خودمو داشتم که پیش رفتم من بعد من نیستم آقا جان !!!هیچ خوش ندارم با غرض ورزی یا هر چیز دیگه مورد نقد قرار بگیرم!یکی این... یکی  ام اینکه بنده مواضعم رو کاملن مشخص کردم لزومی هم نمیبینم که اینجا کلاس دفاعیه برای شخص  بگذارم ...من بعد هم منتظر هیچ جوابی از من نباشین...یاعلی

 


نوشته شده توسط : م

نظرات دیگران [ نظر]


وقتی مادر برایت خواب ببنید!

دوشنبه 85 اسفند 28 ساعت 9:8 عصر

اذون صبح رو که گفتن پاشدم نماز خوندمو لباسامو پوشیدم ورفتم از خونه بیرون و با همسایه بقلیمون رفتم پارک و یه کم نرمش وورزش کردیمو بعدم دیگه  چون روز جمعه بود وابوی بزرگوارمون دستشونو عمل کردند وخرید نون افتاده گردن اهل بیت، خانوم والده قبل از رفتن تاکیید کردن دوتا هم بربری بخر ماهم اطاعت امر کردیمو رفتیم با همسایمون بعد پیاده روی دوتا نون ویه خامه هم اضاف خریدیمو رفتیم منزل همه ای اینارو گفتم که بگم من چقد بچه مثبتم !!! :ی

تف به ریا...

عارضم خدمتتون که اومدم روی مبل  نشستم داشتم دعای ندبه ای کانال ۱ رو میدیدم که خوابم گرفت والده هم یه پتو انداختن رومون منم که کلی شاد شده بودم از این لطفشون کلی تشکر کردم ایشونم رفتن روی تخت من خوابیدن آخه یه چن روزی هست که کشف کردن تخت من بهترین مکان برای خسبیدن گرم ونرم است!!

یکساعت نشده بود که اومدن بلند بلند صدام کردنو گفتن پاشو یه خواب خوب دیدم!!

گفتم مادر من،حالا بعدن بگو من خوابم میاد!گفتن نه پاشو...گفتم بعله بفرمایید..گفتن نمیدونی چه خوابی دیدم ..خواب دیدم ۵،۶ سالت بود که بردمت جلسه ای خانوم فلانی( همون خانوم معروف تهران که خانوم آرین که همتون هم تلویزیون دیدینش شاگردش بود!) ...خانوم صبحانشونو درآوردند که بخورن تو رفتی جلو وایشون نون سنگکی که دسشون بود گرفتی ایشونم نونو که بعضی جاهاش سوخته بود کندن وجاهای سالم وخوشمزشو دادن دستت همیشه جلساتشون شلوغ بود روزای جمعه ولی توی خواب جز من وتو چندتا خانوم دیگه کسی نبود...گفتم خوب خیره...گفت نه چی چی؟پاشو بریم!... گفتم کجا؟....گفت پاشو بریم امروز مسجدمون جلس دارن بریم اونجا حتمن امروز قراره اتفاقی بیفته!گفتم مادر من ،بی خیال... گفتن نه پاشو!...گفتم بابا دچار توهم شدین...بنده ای خدا اشک توی چشماشون جمع شد چقدر به آدم شدن من دل بسته!فک میکنه من آدم میشم...

هیییی خدا....

وقتی باهم رفتیم مسجد اتفاقن همون خانم آرین هم بود پاشد ویذره هم حرف زد...

والده به همه میفرمودن امروز خواب دیدم خواب دیدم که..........

ملت هم رو به من میکردنو با یه حسرتی میگفتن التماس دعا!!!

من که حکمت این خواب مادر رو نفهمیدم ولی یک چیز رو چرا!

 واونهم دل نگران مادر و امیدش...

شاید رزق منم همین بود....

 


نوشته شده توسط : م

نظرات دیگران [ نظر]


خودت قضاوت کن!

دوشنبه 85 اسفند 28 ساعت 9:8 عصر

وای که دیگه خون من یکی رو این بازتاب بد جور کرده توی شیشه من نمیدونم چرا هیشکی بهش اعتراض نمیکنه...طنز های بازتاب هم کم از نقدهاش نداره....

من کار ندارم ایندفعه چه بی ادبی هایی به دولت ودهنمکی وبقیه کرده زیر سبیلی ازش گذشتیم ولی این یکی دیگه بد اعصابمو خورد کرده ...

نگاه کن عین جملاتش:

جمعی از دانشجویان برای اعتراض به تخریب مسجدالاقصی جلو سفارت... ببخشید شرکت نستله تجمع کردند.

                   

حتما خبر هم دارید که اوضاع فلسطین و اسرائیل شدیدا بحرانی و شلوغ پلوغ است. شهردار نیویورک «مایور میخائیل» در حال نگاه به موشک‌هایی که گروه فلسطینی قسام از غزه پرتاب کرده‌اند. (AP)

                        

                                میخائیل با خودش: حالا خوب شد ما نستله رو داریم ها...!
زرشک ایندفعه رو زدی تو خاکی می دونی چرا؟چون این بچه ها وهمون آشوبیا از نظر شما اینبار به اعتراض از عملکرد صهیونیسم  گام برداشتن وهرنوع  تمسخر این حرکات نشان دهنده ای عملکرد تهاجمی شما آن هم از نوع اشکار است ای کاش به اندازه ای  سرسوزن  ایمان داشتین ...فقط میتونم بگم متاسفم براتون!


نوشته شده توسط : م

نظرات دیگران [ نظر]


قدمی باید برداشت

دوشنبه 85 اسفند 28 ساعت 9:6 عصر

مثل همیشه بعد نماز مغرب وعشاء روی تختش نشست وبه دیوار تکیه زد و قرآنش رو بدست گرفت و بلند بلند با اوون صدای دلنشینش آیات رو تلاوت کرد. اینبار کهف میخواند....

یک لحظه توجهم بیشتر شد به سمتش آنچنان در ایات فرورفته بود که گویا اینبار هم با انکه هزاران بار این ایات را تلاوت کرده بود چیز جدیدی استنباط کرده رنگ از صورتش پرید

بیشتر متوجهش شدم دیدم ایه ای را بارها تکرار میکند گویا به او وحی شده بود...  انچنان میلرزید که دلهره تمام وجودم رو گرفت...

خوب گوش کردم ببینم چه چیز انقدر آشفته  اش کرده که اینچنین میلرزد واشک می ریزد

سیسسسسسس!!!

گوش کن!!!

قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا(۱۰۳)

الذین ضل سعیهم فی الحیوه الدنیا وهم یحسبون انهم یحسنون صنعا(۱۰۴)

نمیدونم چقدر وجودش پاستوریزه شده بود که اینچنین این آیه به وحشتش انداخت...

ولی فقط همین تیکه ای خودمون  رو ازش گرفتم....هرچی رشته بودیم  پنبه شد!!!

همش فک میکنی حساب کتابات درسته فک میکنی در درگاه خدای متعال ودر آستان بندگیش حداقل یه قدمی هرچند ناچیز گذاشتی

ولی یکباره می اید وبلند میگوید که ایا با خبرت کنم از زیانکارترین اعمال؟؟؟؟

وایییییییییی

بذار نگم...

بذار خودت...

التماس دعا....

قدمی باید برداشت..................

...............................................................

...........................................................................................


نوشته شده توسط : م

نظرات دیگران [ نظر]


   1   2   3      >