اینروزا حال خودمو ندارم
چیزه! ام
ببینم اونیکه رفته اگه یه روز بفهمه کسی دیگه نیست که انتظار اومدنش رو بکشه
چه حالی میشه؟
اونیکه منتظره باید دلشو به چه امیدی زنده نگه داره؟
نه اثری نه آثاری
به نظرت دل نمیخاد این میدون؟
یه دلی که بتونه تاب دوری رو داشته باشه و جون نده
یه دلی که نره دلبر دیگه بیاره وسرگرمش بشه واون سفرکرده رو فراموش کنه
بنظرت چی میشه که یکی میشه مصداق انتظار؟
یه منتظر هر روز آب میشه ولی دست از انتظارش بر نمیداره
یه منتظر برای تک اثری از سفر کردش هر روز وهر لحظه دفتر عشقش رو ورق میزنه
ببینم
با این اوصاف اگر یکی بگه من منتظرم ادعای بزرگی کرده
نه؟!
ادعای عاشقی ادعای قشنگیه؟
پیچدست!
اصلش اینکه ادعای عاشقی نه جرمه ونه ننگ
ولی پای میدون عظیم انتظار میتونی بفهمی چقد عاشقی
انتظار ننگین چیست؟
میتونی بگی؟!
بچه که بودم برای خواهر وبرادرم حکم یه عروسک رو داشتم که باهام بازی کنن
یادم میاد منو بغل میکردن میذاشتن روی بلندی داداشم میگفت آبجی منو دوس داری یا آبجیتو
خواهرمم میگفت منو بیشتر دوس داری یا مهدی رو؟
یه نگاه به هردو میکردم که اخه کدومو بگم؟
بعد داداشم میگفت اگه بگی منو بهت لواشک میدم منم سر سه سوت خوبیهای خواهرمو یادم میرفت ومیگفتم مهدی رو بیشتر دوست دارم!
حکایت انتظار من وتو رفیق،به همین خنده داری شده!
هرجا بیشتر بماسه!
هر روز یه دلبر
همه دلبر الا اون که دلبره واقعیه
ای بابا
بگذر
عقب تر وپرت تر از همین خزغبلاتی که گفتم هسیم
بیخیال
انتظار
منتظر
سفرکرده
اینروزا برای دلمان کمی بیشتر دعا کنید!!!
نوشته شده توسط : م